برادرش چه خانواده ای داشت، آن مادر آن خواهر هر دو جذاب و خیره کننده به نظر می رسند. در کل خواهر از راه رفتن مادرش اذیت نمی شود، انگار نان نمی دهد، اما به برادرش دم دستی می دهد. من همچنین در دهان چنین خواهری میزنم، او میداند که چگونه میتواند بادکنک درست کند - درست تا گلولههای خروسش که بلعیده است. جای تعجب نیست که پس از یک ضربه خوب، کلاسیک ها شروع به کار کردند.
شما نمی توانید به بلوندها اعتماد کنید. او مایل است برادرش را یک مدل موی جدید بین پاهایش ارائه دهد تا از او قدردانی شود. من او را درک می کنم - جدا شدن از چنین بدنی حتی به زور اراده غیرممکن است. و سپس تعجب می کنیم که چرا برخی از جوجه ها در اولین قرار آن را رها نمی کنند. این به این دلیل است که آنها برادرانی دارند که قبل از این کار آنها را به هم می بندند!
لیانا اهل کجایی؟