بله، او پشت تلفن با دوست دخترش شوخی می کرد که می تواند پدرش را که در حمام شسته شده، بخواهد با او رابطه جنسی داشته باشد. به خصوص که مادرش خانه نبود. بنابراین او را با جرات اغوا کرد. این دخترها خیلی بد هستند، فقط برای اینکه شرط بندی را ببرند و باحال به نظر برسند. اما بابا یه لگد ازش گرفت. ))
بلوند می خواست با ساقی بخوابد و برای این کار دلیلی پیدا کرد. او یک لیوان آبمیوه سفارش داد و به او پیشنهاد داد که با یک بادبزن به او پول بدهد. چه جور مردی از دادن جوجه خوشگل به دهان خودداری می کند! و حتی او را در یک عده قرار دهید. اتفاقی که دقیقاً افتاد. و بعد از قورت دادن مقدار زیادی از تقدیر - بگذارید او آب خود را بنوشد! ))
الان میخوای